نتایج جستجو برای عبارت :

دوست دخترم دوست دخترش بود

جالبه
دخترک را اوردم کلاس زبان. منتظر نشستم یه خانوم مسنی هست کمی اون طرف تر نشسته داره با منشی حرف میزنه
میگه از دخترش خبر نداره.
دخترش ی بچه داشته ک از شوهرش جدا میشه. ب خاطر یکی دیگه. و قید همه چی رو میزنه بچه را میزاره پیش مادرش و خودش میره با اون و ازدواج میکنه و کلا با خانواده اش قط ارتباط میکنه. وقتی که بچه اش 3 سالش بوده. همه چیزو ول میکنه میره
الان مادرش میگفت به دامادم میگم زن بگیر دامادم قبول نمیکنه
میگفت دامادم میاد پیشمون میاد بچه اش ر
درست از لحظه‌ ای که دلم خواست یک وبلاگ باز کنم و بنویسم از دل نوشته هام و روز نوشته هام ، اونقدر دلزده و افسرده بودم که باز تصمیم به حذف همین وبلاگ هم گرفتم . تحقیقی که برای دانشگاه نوشته بودم به اتمام رسیده و فایل پی دی افش رو به همراه اسلاید ها و همه فایل‌ هاش به استاد ایمیل شده و منتظرم ببینم کی وقت ارایه میده که چهار نمره ارایه رو بگیرم . اما واقعا حال و حوصله این وضع زندگی رو ندارم . مدتیه که بیکار شدم و در خانه نشستم . 
امروز با یکی از دوستان
سلام
یکی از همخونه ای هام میخواست بره پیش یکی از دوستاش تو خونه اون زندگی کنه ولی چون قراردادش تا آپریل سال بعد بود، باید به یکی اجاره میداد. وقتی برگشتم از ایران، دیدم یه آقای 40 ساله کچل با تاپ و شلوارک مشکی، کلا یه وضع ترسناکی اون اتاق رو اجاره کرده. در گام اول میخواستم همخونه ای رو خفه کنم چون انتظار داشتم به دانشجو اجاره بده. ولی خب کم کم دیدم آدم خوبیه. 
داستان این رو بخوام بگم، با دوست دخترش(29ساله) تو شهر Quebec که نمیدونم، فکر کنم 6 ساعت با ای
حال گیری کردم ازش حسابی ...
امروز دورهم بودیم ، دوست دخترشم اومده بود ، وارد که شد به دوست دخترش اشاره کردم که بیا کنار من جا هست بشین ، اونم نشست...
هیچی آخرش که داشتیم خداحافظی میکردیم همه از هم ، رفتم تو چشماش نگاه کردم گفتم آقای فلانی ، دوست دخترتون رو چرا معرفی نکرده بودین ! چقدر خوبه و به درد جمع میخوره حرفه اش...
آقا این رو میگی رنگش زرد شد ، سرخ شد ، کبود شد ، دوست دخترشم انصاف خیلی دختر گلیه...
بلافاصله هم خداحافظی کردم اومدم...
همین که فهمید
دوست ندارم دیگه مانتوهای رسمی بپوشم و مقنعه سر کنم 
دوست ندارم 
دوست دارم رنگی باشم دقیقا شبیه اون زنی که توی رویاهای دختربچگیم بود
دوست دارم بخندم و کاری که دوست دارم انجام بدم 
دوست دارم کار های قشنگم دیگرانو خوشحال کنه 
دوست دارم ... دوست دارم 
دوست دارم قلبم زنده باشه ... پیروز باشم 
دوست دارم آسمونو ببینم 
دوست دارم ستاره ها رو بشمرم 
دوست دارم دور از هیاهو بقیه عمرمو زندگی کنم ...

+ البته نه اون رنگی رنگی شکل اینفلوئنسرهای خز و بی معنی ای
سام درخشانی که در سال های اخیر با بالا بردن توانایی های خود در حرفه بازیگری توانسته خود را به خوبی در میان مخاطبان جای کند به عنوان یک بازیگر کمدی خوب شناخته می شود که طرفداران زیادی دارد.
این بازیگر محبوب و دوست داشتنی به تازگی عکس های جدید از دخترش برکه منتشر کرده است که جذابیت چهره برکه و شباهت او به پدر و مادرش توجه بسیاری از مخاطبان را به خود جلب کرده اند.

منبع : آرگا برچسب : سام درخشانی

امروز صبح ساعت هشت و ده دقیقه آبجی بزرگه زنگ زد که تو ساعت چند میری سرکار گفتم هشت و ربع ،گفت خوبه دنبال منم بیا ببرم سرکار 
حالا محل کارش قشنگگگگگ بیست دقیقه ای با محل کار من فاصله داره،من بهش گفتم باشه.چون آبجی هستیم و چون یه بار پول ماکسیم رو اون حساب کرده 
راه افتادم اول دخترم رو بردم مهد و اونجا یه چیز تکون دهنده شنیدم :شپش!!!
البته انتظارش رو داشتم چون آبجی کوچیکه و مامان تو سرشون بود و اون‌ها از پسر کوچیکی که مامانم پرستارشه گرفته بودن 
صبا اگر گذری افتدت به کشور دوست
بیار نفحه‌ای از گیسوی معنبر دوست
به جان او که به شکرانه جان برافشانم
اگر به سوی من آری پیامی از بر دوست
و گر چنان که در آن حضرتت نباشد بار
برای دیده بیاور غباری از در دوست
من گدا و تمنای وصل او هیهات
مگر به خواب ببینم خیال منظر دوست
دل صنوبریم همچو بید لرزان است
ز حسرت قد و بالای چون صنوبر دوست
اگر چه دوست به چیزی نمی‌خرد ما را
به عالمی نفروشیم مویی از سر دوست
چه باشد ار شود از بند غم دلش آزاد
چو هست حافظ مسکین غلا
شب ها کسی در گوشم آیه می خواند.
صدایش آرام و ملایم است؛مَنْ احَسَّ مِنْ نَفْسِه جُبْناً فَلا یغُزْ.کسی که خود را ترسو حس می کند، به جنگ نرود.  من یک مادرم و برای خوشبختی دخترم بدون ترس
به جنگ دنیا می روم.
اوّلین کسی که عشق را در من برانگیخته می کند؛
دخترم است. خواه زمین سیاه باشد یا سفید.
خواه تاریک باشد یا روشن.
برای خنده های دخترم جان می دهم. گفته اند اگر دختر داشته باشی،
دنیا و آدم ها و سکون و ظلمات و  عرفیات او را خواهند ترساند. من برای دخترم
تو را به جای همه کسانی که نشناخته‌ام دوست می دارمتو را به خاطر عطر نان گرمبرای برفی که آب می‌شود دوست می‌دارمتو را به جای همه کسانی که دوست نداشته‌ام دوست می‌دارمتو را به خاطر دوست داشتن دوست می‌دارمبرای اشکی که خشک شد و هیچ وقت نریختلبخندی که محو شد و هیچ گاه نشکفت دوست می‌دارم
تو را به خاطر خاطره‌ها دوست می‌دارمبرای پشت کردن به آرزوهای محالبه خاطر نابودی توهم و خیال دوست می‌دارمتو را برای دوست داشتن دوست می‌دارمتو را به خاطر بوی لا
ما دوست معمولی ایم، اون عاشق یکی دیگستما دوست معمولی ایم، به روی هم نمیاریم احساسمون رو
ما دوست معمولی ایم، از دلتنگیش دارم دق میکنم
ما دوست معمولی ایم، هیچ گزینه ی دیگه ای نیس
شب تا صبح تو بغل هم میخوابیم، ما دوست معمولی ایم
بهم میگه تب داری؟ ما دوست معمولی ایم
دستم رو میپیچم دور گردنش، ما دوست معمولی ایم
واسه دیدنش لحظه شماری میکنم، ما دوست معمولی ایم
دوسش دارم، ما دوست معمولی ایم
ما دوست معمولی ایم، من عاشقش نیستم
تصور کنید یه پسرِ سی ساله ی سیبیل دررفته (شما بخونید نره غول) ، که الان باید یه دستش پوشک بچه باشه و یه دستش موزِ کوچولوی ایرانی و پرتقال خونی و خیارِ بومی، و وقتی می‌ره خونه با آرنج در رو باز کنه و بگه: « ضعیفه! کجایی؟» حالا دیده میشه با یه خرسِ صورتی که از صدوسی و دومین دوست دخترش هدیه گرفته و اتفاقا هم قد خودشه و یه زنجیر استیل دور گردنش و شلواری که تا پایینِ مارکِ لباس زیرش اومده و هر آن ممکنه از پاش بیفته! (معلومه تلاش بسیاری داشته که جوری تن
حدیث دوست نگویم مگر به حضرت دوست
 
جامعه ما طوری برنامه ریزی شده که آدم‌های برون‌گرا را طبیعی‌تر فرض کند و به همه توصیه کند مثل آن‌ها زندگی کنند.
من دوران نوجوانی خودم را تقریبا توی یک فضای خاکستری عذاب‌آلود گذراندم و اگرچه به شدت اهل فوتبال بازی کردن توی کوچه بودم و رفقای زیادی داشتم اما اگر یک ساعت کتاب دستم می گرفتم که بخوانم فکر می کردم دارم یک کار غیرمعمولی انجام می‌دهم. همه‌ش فکر‌می‌کنم اگر اعتماد به نفسش را داشتم مثل خودم باشم حا
تورا دوست دارم شاملو

متن تورا دوست دارم
دانلود اهنگ من از عهد آدم تورا دوست دارم
من از روز ازل تو را دوست دارم

تورا دوست دارم چون نان و نمک

من از عهد آدم تورا دوست دارم علیرضا قربانی

دکلمه تو را دوست میدارم

دوستت دارم
من از عهد آدم تو را دوست دارم
من از عهد آدم، تو را دوست دارم از آغاز عالم، تو را دوست دارم
چه شب‌ها من و آسمان تا دم صبح سرودیم نم‌نم، تو را دوست دارم
نه خطی، نه خالی! نه خواب و خیالی من ای حس مبهم، تو را دوست دارم
سلامی صمیمی‌تر
روزی اگر دخترم ذوق زده ازم امیر ارسلان نامدار پرسید با شور و شوق تمام عاشقانه اش را بگویم، زمزمه کنم زیر گوشش!
دخترم را پر توقع کنم یا خیالبافی! چه اشکالی دارد ؟
دخترم یاد بگیرد پرنسس است و هر سربازی ناجی خوشبختی اش نیست!
به دخترم یاد بدهیم بانو بودن را!

و وقتی انتخاب کردن به چنگ و دندان حریم قصر بسازد،حتی ویرانه را!
دخترم پی خوشبختی اصالت وار برود!



آدنا
امروز همسر یکی از اقوام فوت کرد. همون اقوامی که چند روز پیش نوعروس برادرزاده ش فوت کرده بود. مادر از مراسم که برگشت میگفت دخترش مدام از کسی که موقع مرگش کنارش بود میپرسید بابام چیزی نگفت هیچی نگفت و دوست پدرش هم هر بار بین تعریف هایی که از خدا بیامرز میکرد میگفت نه فقط در یه لحظه افتاد و تموم کرد. واقعا هم خدایش بیامرزد که مرد خوب و پدر مهربونی بود. بعد از این گویا دخترش ذکر "همین بود؟!" به لب داشت ...
#مقدور بود صلواتی هدیه به اموات ختم کنید
#ادامه
دوستت دارم...
به سان یک دیوانه، به سان یک سرباز 
به سان یک ستاره سینما 
دوستت دارم، به سان یک گرگ، به سان یک پادشاه 
به سان انسانی که من نیستم 
میدانی من اینگونه دوستت دارم
تو را به جای همه کسانی که نشناخته ام دوست می دارم
تو را به خاطر عطر نان گرم
برای برفی که آب می شود دوست می دارم
تو را برای دوست داشتن دوست می دارم
تو را به جای همه کسانی که دوست نداشته ام دوست می دارم
تو را به خاطر دوست داشتن دوست می دارم
برای اشکی که خشک شد و هیچ وقت نریخت
لبخند
وارد محوطه ی باشگاه که شدم صدای داد و فریاد شنیدم، نگران شدم ... صدا از دفتر مدیریت بود.مدیر و یه خانم دیگه با نهایت صداشون با هم حرف میزدن و هی میکوبیدن روی میز....اون خانم مادر یکی از بچه های کاراته بود، مدعی بود دیروز دخترش رو بخاطر اینکه شهریه نداده راه ندادن و آواره ی خیابونش کردن.اما مدیر می گفت دیروز دخترش رو اصلا ندیده و حتی وارد باشگاه هم نشده....مدیر با خونسردی رفت دختر اون خانم رو آورد و اول بوسش کرد و خیلی مهربون ازش پرسید: دخترم دیروز ا
میم همکلاسی من در آموزشگاه خیاطی است. وسواسی، دقیق و کمی خنگ و بی‌سیاست. بی‌سیاست در زندگی فردی و خانوادگی. اما یک ویژگی مهم دارد. او ناتوان است از بزک کردن خودش و اینکه خود را جوری دیگر نشان دهد. 
ادای مادرهای موظف و فداکار را در نمی‌آورد. خودش است. خستگی‌اش از بچه‌داری و غرغرهای متوالی سارا را پنهان نمی‌کند. دخترش را دوست دارد ولی دوست داشتنش را اغراق نمی‌کند. میم آنقدر خودش است که دلم برایش در آینده بسیار تنگ می‌شود.
نمیدانم از کجا شروع کنم. چندساعت پیش عصبی و ناراحت بودم و الان حس خوبی دارم. زندگی را دوست دارم. خانه ام را دوست دارم و این تنها چیز خوبی است که قرنطینه کردن برایم داشت. خانه ام را با تمام جزییاتش دوست دارم. البته هیچوقت متوجه این زیبایی ها نشده بودم تا اینکه دوستم از همه ی زیبایی های خانه ام استوری گذاشت. دیوارهای خانه ام را دوست دارم. نقاشی های روی دیوار را دوست دارم. اینه ی سورریالم را دوست دارم. بخاری را دوست دارم. قوری و کتری و پوست پرتقال رو
یه پسری هست خیلی خفن...اقا...مدیر...پر انرژی...باهوش...باشعور...مهربون...دنیا دیده...پولدار...
اصلا جامع الخصال....
این پسر یه دوست دختر داره که امریکاست و سالهای ساله که با همن به قصد ازدواج و خانواده هاشونم کلی دوست شدن با هم و ...
حالا یه دختری داریم که دوست پسر نداره و شدیدا زیرکه و دنبال یه دوست پسر خفن...
این دختر تمام مدت به اسم دوست توی دست و پای این پسره است و مثلا باهاش درس میخونه و ....
چند روز پیش هم چند تایی با همکلاسیاشون رفتن کشور دختره گردش...
ا
تولد دخترم نزدیک بود و نمی دونستم براش کادو چی بخرم؟ باسایتی به اسم  «دوزلی بوک» آشنا شدم که چند قصه‌ ی کودکانه ی جذاب دارد و می شود اسامی قهرمان های اونها رو به سلیقه ی خودت انتخاب کنی.
مشخصات، علایق و کاراکتر مورد علاقه دخترم را ثبت کردم و کتاب‌ داستانی تحویل گرفتم که قهرمان آن دخترم بود. 
دوست دارم رهبرم رادلبر پیغمبر است/دوست دارم رهبرم را وارث برحیدراست/ازتباراهل بیت و آیت خوب خداست/دوست دارم رهبرم راجلوه ای ازکوثراست/اوپیام کربلا را میدهدبرمسلمین/دوست دارم رهبرم راآسمان رااختراست/میرود راه امام وهرشهیدی باهدف/دوست دارم رهبرم راشیعیان راسروراست/دشمنان دین ماراباز رسوامیکند/دوست دارم رهبرم رادشمن اوابتر است/اسوه والگوی خوبی گشته آقا درجهان/دوست دارم رهبرم رابهر عالم گوهراست/شیعه باشدجانفدای حضرت سیدعلی/دوست دارم ره
حیدر علی خدایاری پدر مرحوم سحر خدایاری ملقب به دختر آبی در گفت و گو با مهر در تشریح جزئیات ماجرایی که برای دخترش رخ داده بود، اظهار کرد: دختر من از نظر عصبی مشکل داشت و در آن روز هم اعصابش به هم می‌ریزد و فحاشی می‌کند و با مامور نیروی انتظامی درگیر می شود.

ادامه مطلب
 چقدر دوست داشتن تو خوب است. دوست داشتن تو  ماهی قرمز هیچ سفره هفت سینی نیست. دوست داشتن تو عین ساعت تحویل سال است. ــ همیشه منتظرش مانده ایم. ــ دوست داشتن تو  عیدی اول فروردین است. کاش همیشه عید بود. کاش همیشه تو را عیدی می گرفتم. تو را دوست دارم زمین از چرخیدن می ماند. و خورشید فراموش می کند که باید غروب کند. تو را دوست دارم. سیب ها  همه ی فصل ها به شکوفه می نشینند. چلچله ها کوچ نمی کنند. وقتی تو را دوست دارم دختر کوچک آسمانم هنوز.
اولین پست ۹۸مون
در مراسم پایانی ریاست جمهور ۸ ساله ایالات متحده آمریکا خانواده وی هم بودند دختر کوچک اوباما درمراسم نبود و مایه تعجب حاضران میلیونی شد
موقعی که خبرنگار از خانم اوباما علت نبود دخترش را جویا شد ، جواب این بود دخترم مدرسه بود و ما با مدیر مدرسه تماس گرفتم وخواهان مرخصی برای حضور دخترم در مراسم نمادین
خداحافظی پدرش بودیم
ولی مدیر گفت: درس وی مهم تر است و اجازه نداد‌و ما هم به تشخیص خانم مدیر احترام میگذاریم و از وی بخاطر حساسیت در امر آموزش
من هومانم چیز هایی را دوست دارم که هیچ کس دیگر دوست ندارد یا افراد کمی دوست دارند و از چیز هایی بدم می آید که همه دوست دارند تنها چیزی که هم من دوست دارم و هم شما ها ادبیات است پس اکثرا راجع به ادبیات حرف میزنم ولی درباره ی چیز های دیگری هم که دوست دارم هم مینویسم
نکته :من نه نردم نه گیگ نه آدم معمولی 
دختره رفته تو لایو اینستا به دوست دختر یه پسره فحش داده و پسره یه نقشه کشیده دختره رو از تهران کشیده سیرجان و بردتش تو یه باغ متروکه تا جایی که جا داشته کتکش زده و ازش فیلم گرفته و پخشش کرده تا به دوست دخترش ثابت کنه خیلی مرده!!!
-کجا داریم میریم ما!!
-چرا زندگی خصوصیمون رو ریختیم دم دست همه!!!
-این حجم از ادبیات فحش از کجای ما درمیاد بیرون که به هر کس و هرچی فحش میدیم!!!
-این حجم از خشونت کجای ما نهفته و از کجا اومده!!!
-خانواده ها کجان؟؟؟
-فضای مجازی چ
اگر خدا را دوست داری
اگر خدا را دوست داری،✨خدا گفته است:✨(لا یسخر قوم من قوم)همدیگر را «مسخره نکنید.»
اگر خدا را دوست داری، ✨خدا گفته است:✨(ولا تلمزوا انفسکم)از همدیگر «عیب جویی نکنید»
اگر خدا را دوست داری ،✨خدا گفته است:✨(ولا تنابزوا بالالقاب)«لقب زشت» به هم ندهید.
اگر خدا را دوست داری، ✨خدا گفته است:✨(و انفقوا فی سبیل الله)در راه خدا «انفاق کنید.»
اگر خدا را دوست داری ،✨خدا گفته است:✨(و بالوالدین احسانا)و «به پدرو مادر نیکی کنید.»
اگر خدا
یکی از دوستام می گفت، هر کسی خیلی خودش را دوست داشته باشه آنگاه سایرین را هم دوست خواهد داشت. 
 
ایده ایشان این بود که دوست داشتن دیگران به دلیل دوست داشتن خود است و هر چه خود را بیشتر دوست داشته باشید آنگاه دیگران را نیز دوست خواهید داشت.
 
ادامه مطلب
میخوام بدونی عزیز دلم 
تو رو دوست دارم، بیشتر از هر کس و هر چیزی که دوست داشتم 
جوری که هیچ چیز و هیچ کس رو اینجوری دوست نداشتم تا الان 
عشق من
دوست دارم 
اونقدر که میتونم چیزی یا کسی رو دوست داشته باشم، شاید هم بیشتر
اونقدری که کسی مثل من میتونه عشق چیزی بشه، حتی بیشتر 
دوست دارم 
روز جهانی دوستی یادی هم بکنیم از اون بزرگواران که در قالب دوست من دوست داره با دوست تو دوست بشه ، دوست داری با دوست من که که دوست داره با دوست تو دوست بشه، دوست بشی ! اومدن جلو... بعد نگو اون زیر میرا یه هدفای دیگه داشتن. از جنس آستین بالا زدن واسه شازده پسرشون. بعد چون از نه شنیدن هراسان بودند واسطه بدبخت رو پاس میدادن سمت ما خودشون مشغول جا باز کردن تو دل ما بودند. بعد ما به واسطه که گفتیم نه، دیگه رویی ازشون ندیدیم! یه جوری نیست شدند که انگار هیچ
° به او گفتم هر اتفاقی که بیفتد آیا هنوز هم مرا دوست خواهد داشت؟ هنوز هم دخترش خواهم بود؟ آیا اندوهش مانع دوست داشتن من میشود؟ نگاهم کرد ، به چشمانم نگاه کرد و گفت" مهم نیست چه اتفاقی بیفتد ، او هنوز هم مرا دوست دارد ، هنوز هم من محبوب او هستم ، هنوزم هم دختر یکی یکدانه ی بابا هستم . گفت ولی تمام خواسته اش این است که همه ی تلاشت را انجام بده فارغ از نتیجه ؛ چیزی که مهم است این است که تمام تلاشت را انجام بدی و شرمنده ی خودت نشوی ، که مستقل بار بیایی
داشتن یه دوست خوب و مهربون ، یه نفر هم عقیده با تو ، یه نفر از جنس تو ، یه نفر که درکت میکنه چون مثل خودته خیلی خوبه . یه همچین دوستی دارم . با اینکه مجازیه ، با اینکه تا الآن ندیدمش ، صداشو نشنیدم ولی بهترین دوستمه . از مرز اینترنت و وای فای فراتر رفتیم و واقعی شدیم . دو تا دوست حقیقی . دوست دارم دوست خوبم ....نیلو
مرحبا ای پیک مشتاقان بده پیغام دوستتا کنم جان از سر رغبت فدای نام دوست
واله و شیداست دایم همچو بلبل در قفسطوطی طبعم ز عشق شکر و بادام دوست
زلف او دام است و خالش دانه ان دام و منبر امید دانه‌ای افتاده‌ام در دام دوست
سر ز مستی برنگیرد تا به صبح روز حشرهر که چون من در ازل یک جرعه خورد از جام دوست
بس نگویم شمه‌ای از شرح شوق خود از آنکدردسر باشد نمودن بیش از این ابرام دوست
گر دهد دستم کشم در دیده هم چون توتیاخاک راهی کان مشرف گردد از اقدام دوست
 
حض
گفت سعدی مصرعی ، این بس نکوست # دوست آن باشد که گیرد دست دوست
این سخن اکنون چه بی معنی شده # یا که این سان گفتمان در عصر اوست
مردمان اینک ملون گشته اند # می کنند از کله ی هر دوست پوست
دست کس را گر نمی گیری مگیر # اینچنین رفتار خنثی از چه روست
بخت بد را منتظر گشتی به دوست # غیبت و تهمت تو را یک گفتگوست ؟
خورده ای از سفره اش صد من نمک # چشم بر هر لقمه انگاری که موست
گرجی از دنیا تو خود تنها برو # همره یکرو فقط یک آرزوست
عشق در لحظه پدید می آیددوست داشتن در امتداد زمان؛این، اساسی ترین تفاوت میان "عشق و دوست داشتن" است.عشق، معیارها را درهم می ریزد...دوست داشتن بر پایه ی معیارهابنا می شود...عشق ناگهان و ناخواسته شعله می کشددوست داشتن از شناختن و خواستن سرچشمه می گیرد...عشق، قانون نمی شناسد!دوست داشتن، اوج احترام به مجموعه ای از قوانین عاطفی ست...عشق، فوران می کند چون آتشفشان و شره می کند چون آبشاری عظیم ...دوست داشتن، جاری می شود چون رودخانه ای بر بستری با شیب نرم
همون روزای اول خیلی از زمانم رو با محمدرضا میگذروندم رسیدیم به شب شهادتش توی وبلاگ ها و سایت ها و اینیستا دنبال آشنایی بیشتر با این بزرگوار بودم یه جایی دیدم خواهر عزیز و دوست داشتنیش گفته بود شب شهادت محمدرضا ازش چیزای بزرگ بخوان منم اون شب ازش شهادت رو خواستم بهشم گفتم دوست شهیدم من خیلی فاصله دارم از شهادت ولی تو این فاصله رو برام جبران کن تو دستمو بگیر هوامو داشته باش مراقبم باش مراقب باشم برام دعا کن شهید بشم من یه دخترم چجوری و به چه نح
داشتن یه دوست خوب و مهربون ، یه نفر هم عقیده با تو ، یه نفر از جنس تو ، یه نفر که درکت میکنه چون مثل خودته خیلی خوبه . یه همچین دوستی دارم . با اینکه مجازیه ، با اینکه تا الآن ندیدمش ، صداشو نشنیدم ولی بهترین دوستمه . از مرز اینترنت و وای فای فراتر رفتیم و واقعی شدیم . دو تا دوست حقیقی . دوست دارم دوست خوبم ....نیلو
امام علی علیه السلام  : 
أَصْدِقَاؤُکَ ثَلَاثَةٌ وَ أَعْدَاؤُکَ ثَلَاثَةٌ َأَصْدِقَاؤُکَ صَدِیقُکَ وَ صَدِیقُ صَدِیقِکَ وَ عَدُوُّ عَدُوِّکَ وَ أَعْدَاؤُکَ عَدُوُّکَ وَ عَدُوُّ صَدِیقِکَ وَ صَدِیقُ عَدُوِّکَ
دوستان تو سه گروهند، و دشمنان تو نیز سه دسته اند، اما دوستانت، پس دوست تو و دوست دوست تو، و دشمن دشمن تو است. و اما دشمنانت، پس دشمن تو، و دشمن دوست تو، و دوست دشمن تو است.نهج البلاغه ، حکمت ۲۹۵
وی از معدود انسان‌هایی بود که بین «صبا عزیزم، دخترم» و «رابطه با تو واسه من سمه»اش اندک فاصله‌ای بود :)))
 
پ.ن این منم. با همه‌ی نوسانات خلقیم. با همه‌ی روان‌پریشیم و همه‌ی خنده‌های وسط زار زدن چون یادم به یه چیز خنده‌دار افتاده. اگه نمیتونی این انسان معمولی رو دوست داشته باشی مشکل از من نیست :)
حرکت نوسانی از هروئین منی تو به سم.
واو سو ماچ این ا یر!
چه قدر #خوب است که:#دوست باشیم و دوست بداریم، همه دوستانی که دوست میدارند تا با ما دوست باشند...سکوت نکنیم، بگوییم #بخندیم... اخر انها را جز ما دگر چه #امیدی است جز خدا و ما؟ وانها #مسرور اگر ما گوشه چشمی بیندازیم به آنها...نه... اشتباه نکن... #گدایی_محبت نمیکنند؛ سرمان #منت مینهند، وگرنه چه کسی محتاج خلق بی سر و پای خدای تمام اراده و سر است؟ یا دریای تمام قد #خروش مگر مُرد از بی بارانی؟ ...دلتان شاد و لبتان خندان به این دنیای پست تمام بغض و نفرت..._____________
دیگر از باریدن خبری نیست. دیگر از خندیدن اثری نیست زیرا دیگر دوست داشتن در کلبه دلم اقامت نمی کند! مثل همیشه کلمه معروف را بازگو می کنم: پشیمانم...
اما بی تاثیر هست زمانی که ابرها دیگر از این آسمان گذشته اند و از انسانیت به دور است باد را دشنام بگویم!
دوست دارم عصبانی نشوم و دوست دارم بی اختیار گریه کنم. 
 دوست دارم در مقابل آینه به ایستم و رخ در رخ چهره رو به رو بگویم: دوستت دارم...
دوست داشتن چرا اینقد زیبایی؟ 
دوستم داری، دوست داشتن؟
 چه کسیست ک
هو العاشق
 
فکر می کنم این روزها شاید مهم ترین ارزش آدم ها به "ماندن" باشد. البته نه ماندن به معنای روزمره اش ... بلکه ماندن به معنای ماندگاری ... این روزهایی که آدم ها صبح که از خواب بیدار می شوند تا شب که دوباره می خوابند، قلبشان برای چندین نفر تندتر می زند، ماندن خیلی قشنگ است ... و خیلی با ارزش! 
این روزها، در دنیایی که ما گم شده ایم در انبوه دوستت دارم ها روزمرگی زده، دوستت دارم های دروغین، دوستت دارم های سودجویانه، یک دوستت دارم واقعی خیلی می چ
من را دوست داشته باش؛در امتدادِ زمان،از شکوفه بارانِ درخت هاتا عرق ریزانِ گل هااز خش خشِ زرد و نارنجی ها زیرِ قدم هایِ دخترکان عاشقتا نفس هایِ گرم پسرک رویِ دستهایِ از سرما قرمز شده معشوقش...من را دوست داشته باش؛اندک و فراوانش مهم نیست،من را در گذران فصل هاهمچون روزِ اول دوست داشته باش...با هر بوسه ؛حسی شبیه اولین بوسه را تویِ رگهایت حس کنو با هر بار دیدنمبازفکر کنکه معشوقت حتمااز جایی جز زمین آمده...من را دوست داشته باش؛در امتدادِ شبهایِ طول
امام باقر ع فرمود هرگاه بدانی در توخیریهست بدلت نگاه کن اگر اهل طا عت خدا را دوست و اهل معصیت خدارا دشمن دارد در تو خیر است و خدا هم ترا دوست دارد واگر اهل طاعت خدا را دشمن واهل معصیت خدا دوست دارد در تو خیر نیست وخدا دشمنت دارد دشمنت دارد و هر کس همراه دوست خود است وفرمود دو مومن هرگز با هم بر خورد نکنندجز انکه برادرش را بیشتر دوست دارد بهتر است  و فرمود هرکه برای دین دوست ندارد و برای دین دشمن ندارد دین ندارد پیداست که شخص متدین حد اقل باید پی
چه قدر #خوب است که:#دوست باشیم و دوست بداریم، همه دوستانی که دوست میدارند تا با ما دوست باشند...سکوت نکنیم، بگوییم #بخندیم... اخر انها را جز ما دگر چه #امیدی است جز خدا و ما؟ وانها #مسرور اگر ما گوشه چشمی بیندازیم به آنها...نه... اشتباه نکن... #گدایی_محبت نمیکنند؛ سرمان #منت مینهند، وگرنه چه کسی محتاج خلق بی سر و پای خدای تمام اراده و سر است؟ یا دریای تمام قد #خروش مگر مُرد از بی بارانی؟ ...دلتان شاد و لبتان خندان به این دنیای پست تمام بغض و نفرت..._____________
دوست دو ساله من، دوست گرمابه و گلستان من...دوست پارک ملت و سینما چارسوی من..دوست عدسی و پوره سیب زمینی من....دوست من به خاطر اینکه بهش گفتم "شلغم نباش" دیگه با من گرمابه و گلستان نمیاد :(
هرگز باورم نمیشد "شلغم" تاثیری داشته باشه رو آدما...
 
 
 
نتیجه امروز: هیچ کدام از صیفی جات را به دوستتان نسبت ندهید...دیگر دوستتان نخواهد داشت حتی اگر عذرخواهی هم کرده باشید.
ذکر خود گویم و پرواز کنم تا بر دوستباز چون باز نشینم کُلَه منبر دوست
من نه چون سایه کشم رخت سیه تخت زمینغنچه‌ی صبحم و اطوار کنم بر سر دوست
بوی خون می‌رسد و طلعت ابلیس از دورمست می‌خیزم از این خلقت بلواگر دوست
شرع تو خواندم و این شیوه مرا سود نکردکعبه آتش زدم از این دم جان‌پرور دوست
گفته بودم به فلک خاک من از دیده زدایگوش می‌کرد و نمی‌کرد من و محضر دوست
وعده‌ی چشم تو شد خاتم تنهایی جانعالمی پام فتد باز منم چاکر دوست
ساقدوشان تو این کار به من
تماس گرفت گفت  کارت نامزدیم رو با خانومم میخواستم بیارم دم منزلتون تقدیم کنم
و من نمیفهمم چرا نامزدی مهندس دعوتم در حالی که سه چهار سال پیش همکار بودیم و از اون به بعد فقط سلام و علیک و تبریک سال نو. 
گفت دلم میخواد یکی از دوستای خانومم باشید. دوست دارم بیشتر باهم آشنا بشید.
میخواستم بگم جناب من وقت نمیکنم سرمو بخارونم الان دوست شدن با همسر تو چرا باید جزو اولویتهام باشه! 
مبارکشون باشه. خوشحالم از خوشحالی شون. 
تو را ای کهن بوم و بر دوست دارم فرهاد

انشا در مورد تو را ای کهن بوم و بر دوست دارم
معنی بیت تو را ای کهن بوم وبر دوست دارم
دانلود کتاب تو را ای کهن بوم وبر دوست دارم

معنی شعر ز پوچ جهان هیچ اگر دوست دارم
دانلود آهنگ تو را ای کهن بوم وبر دوست دارم
انشا درمورد تورا ای کهن بوم و بر دوست دارم
ترجمه شعر کهن بوم و بر
بسم رب الرفیقنشسته بودم تووی اتاقم، داشتم موبایلم رو بی هدف چک می کردم. رها (برادرزاده 3.5 ساله) بی توجه به من، وارد اتاق شد و مستقیم رفت و نشست روی تختم. لباس مهمونی تنش بود با یه روسری روی سرش و یه کیفم تووی دستش. فهمیدم داره با خودش بازی میکنه و الان درگیر نقشش شده.نمیدونم چی دیدم که یکهو آه کشیدم و رها همینطور که مشغول ادا اطوار بود، بدون اینکه سرش رو برگردونه با خونسردی کامل: عمو خسته ای؟ گفتم آره! پرسید: میخوای بخوابی؟ گوشیم رو گذاشتم کنار،
بسم رب الرفیقنشسته بودم تووی اتاقم، داشتم موبایلم رو بی هدف چک می کردم. رها (برادرزاده 4 ساله) بی توجه به من، وارد اتاق شد و مستقیم رفت و نشست روی تختم. لباس مهمونی تنش بود با یه روسری روی سرش و یه کیفم تووی دستش. فهمیدم داره با خودش بازی میکنه و الان درگیر نقشش شده.نمیدونم چی دیدم که یکهو آه کشیدم و رها همینطور که مشغول ادا اطوار بود، بدون اینکه سرش رو برگردونه با خونسردی کامل: عمو خسته ای؟ گفتم آره! پرسید: میخوای بخوابی؟ گوشیم رو گذاشتم کنار، ز
هیس، آن جمله را بر زبانت نیاورهمان جمله ی ....... ( دوست دارم تو را)مبادا کسیبفهمد که تو ....... ( دوست داری مرا)همان جمله که مثل زهربه اعماق قلبم فرو می رودهمان جمله که مثل یک تیر تیزتمام دل خسته را می درد.نگو دوست...... ( داری مرا)وای! یادم نبودکه باید جلوی خودم را بگیرمنگویم تو را دوست..... ( می دارمت)نباید برایت بمیرم!نباید بگویی که من را تو دوست... (داری)نباید بگویم تو را دوست ... ( دارم)نباید بفهمد کسی قصه ها رانباید تو را بی تو تنها گذارم
 
یه  پرنده دوست دارهآسمون  آبی باشهروزای خوب خداصاف و آفتابی باشه
 یه  پرنده دوست دارهخوب و مهربون  باشهشب پیش ستاره هاروز تو آسمون  باشه
یه  پرنده دوست دارهتو دلا غم نباشهلبا پرخنده باشهدرد و ماتم نباشه
 یه  پرنده دوست دارهرو  زمین جنگ نباشههمه دل ها شاد باشنهیچ دلی تنگ نباشه
یه  پرنده دوست دارهقفسش باز بمونهاز قفس فرار کنهراحت آواز بخونه
 
من یک دخترم.. .
 
بــــدان . . "حــوای" کسی نـــــمی شــوم که به "هــوای" دیگری برود ... تنهاییم را با کسی قسمت نـــمی کنم که روزی تنهایم بگذارد .. .  روح خـــداست که در مــــــن دمیـــده شده و احســـــاس نام گرفته ..  . ... ارزان نمی فروشمش...   دستــــــهایم بــالیـــن کـــودک فـــردایـــم خـــواهـــد شــــد   .. . بـــی حـــرمتـــش نمی کنم و به هــر کس نمی سپارمش
یکی را دوست می دارم
ولی افسوس او هرگز نمیداند
نگاهش میکنم شاید
بخواند از نگاه من
که او را دوست می دارم
ولی افسوس او هرگز نمیداند
به برگ گل نوشتم من
که او را دوست می دارم
ولی افسوس او گل را
به زلف کودکی آویخت تا او را بخنداند
به مهتاب گفتم ای مه تاب
سر راهت به کوی او
سلام من رسان و گو
تو را من دوست می دارم
ولی افسوس چون مهتاب به روی بسترش لغزید
یکی ابر سیه آمد که روی ماه تابان را بپوشانید
صبا را دیدم و گفتم صبا دستم به دامانت
بگو از من به دلدارم تو ر
امروز روز دوستیه؟!از میم فاکتور میگیرم و میگم :
دلم یه دوست فهمیده و قابل اعتماد میخواد
بتونم حرف بزنم باهاش بدون اینکه قضاوتم کنه.از هر چی اذیتم میکنه بگم و خیالم راحت باشه که یا منو میفهمه یا راهکار خوبی برام داره
نمیدونم
همه ی آپشنهایی که یه دوست خوب داره
من دلم یه دوست خوب میخواد
خوب واقعی. نه خوب نصفه نیمه
به اندازه موهای سرم آدم دور و برمه اما یک دوست دلخواه ؟ نیست
و به اندازه یک عمر شاید ، میتونستم باهاش حرف بزنم اما حالا؟ تنهام و ساکت
من یه دختر حدود 25 ساله هستم که در طول ترم تحصیلی (الان که خوشبختانه تعطیلاته) چون دانشگاه مون خارج از شهره، مجبورم توی مسیر برگشت به خوابگاه با یکی از همکلاسی هام و دوست پسرش باشم. یعنی هم مسیر هستیم یه جورایی و منم مجبورم با اون ها برگردم.
حالا سه تا موضوع این وسط هست:
یکی که خیلی مهمه خودم معذبم، ولی راه دیگه ای ندارم. خوب دیگه یه دختر تنها مجرد بی دوست و این ها (نمیخوام توجیه بیارم که بگین دنبال دوست پسر پیدا کردنه و اهلش هم نیستم اگه بودم که ت
اگر می‌خواهید بفهمید کسی را دوست دارید، یا عاشق‌اش هستید، به ۹ تفاوت عشق و دوست داشتن نگاهی بیندازید:۹ تفاوت عشق و دوست داشتن
۱. در کنار کسی که عاشق‌اش هستید، قلب‌تان تندتر می‌تپد، ولی در کنار کسی که دوست‌اش دارید، فقط خوش‌حال می‌شوید.
۲. در کنار کسی که عاشق‌اش هستید، زمستان مثل بهار می‌شود، ولی در کنار کسی که دوست‌اش دارید، زمستان فقط یک زمستان زیبا می‌شود.


ادامه مطلب
دخترم، عزیز دلم
می‌خواهم امروز برایت از غمی بنویسم که این روزها روی سینه‌ام سنگینی می‌کند، قلبم را در هم می‌فشارد و دلم را به درد می‌آورد. این روزها وقتی سوار مترو می‌شوم، ترس برم می‌دارد و وقتی سوار اتوبوس می‌شوم یا توی صفی به انتظار می‌ایستم، تنم به لرزه درمی‌آید.
 
نور چشمم
امروز توی قطار مترو، دخترهای بسیاری را دیدم که شبیه هم بودند؛ دخترهایی که آنقدر سرهایشان پایین بود که پیرزن‌ها، مادرهای کودک به بغل و زن‌
خاطره: دردسرهای کتابخوانی من و دخترام و شیرینی های راه حل هامان
 
خاطره :دردسرهای کتابخوانی من و دخترام
من دو تا بچه دارم. یکیشون نوزاده و دخترم کلاس هشتمه!و از اونجایی که خانوما هیچ وقت سنشون نمیره بالا، منم هنوز سنم همون حدودای دخترمه!بعد از آشنایی با یه موسسه که کتابهای بسیار خوب و متفاوتی داشت، منم مثل اون حسابی درگیر کتاب خوندن شدم و از فرصت های طلایی خواب نی نی استفاده میکردم که کتاب بخونم. ولی چون دخترم وقت آزادش بیشتر از من بود، مدام د
حاکمی هر شب در تخت خود به آینده دخترش می اندیشید ...که دخترش به چه کسی بدهد مناسب او باشد ..
در یکی از شبها وزیرش را صدا زد و از خواست که شبانه به مسجد برود تا جوانی را مناسب دخترش پیدا کند که مناجات و نماز شب را بر خواب ترجیح دهد ...
از قضا آن شب دزدی قصد دزدی در آن مسجد را کرده بود تا هرچه گیرش بیاید از آن مسجد بدزدد...پس قبل از وزیر و سربازانش به آنجا رسید ...در را بسته یافت واز دیوار مسجد بالا رفت و داخل مسجد شد ...هنگامی که بدنبال اشیاء بدرد بخورش می
❆ #دوست داشتن تو:
 
دوست داشتن توهر روز من رامی‌میراند و زنده می‌کندرستاخیزی استدوست داشتن تو #سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)#شعر_سپکو@ZanaKORDistani63سپکوسرای میخانهکانال شعرهای سپکو(سپید کوتاه) سعید فلاحی(زانا کوردستانی)https://t.me/sepkomikhanehhttps://www.instagram.com/zanakordistani?r=nametaghttp://mikhanehkolop3.blogfa.com
انشا در مورد بهترین دوست
بهترین دوست رفیق روز های سخت و روز های خوش بهترین دوست دوستی است که همیشه و در هر حالتی کنار ما باشد و یا به عبارتی همانگونه که ما برای او خوب هستیم او هم جواب خوبی های مارا بدهد.بهترین دوست کسی است که چه در روز های خوبی و خوشحالی و چه در روز های سخت و دشوار زندگی همیشه مانند تکیه گاهی برایمان باشد تا با او درد و دل بکنیم و از مشکلات همدیگر برای هم بگوییم و همدیگر را راهنمایی کنیم و با این اوصاف ما هم باید برای او همین کا
آن پیک نامور که رسید از دیار دوست
آورد حرز جان ز خط مشکبار دوست
خوش می‌دهد نشان جلال و جمال یار
خوش می‌کند حکایت عز و وقار دوست
دل دادمش به مژده و خجلت همی‌برم
زین نقد قلب خویش که کردم نثار دوست
شکر خدا که از مدد بخت کارساز
بر حسب آرزوست همه کار و بار دوست
سیر سپهر و دور قمر را چه اختیار
در گردشند بر حسب اختیار دوست
گر باد فتنه هر دو جهان را به هم زند
ما و چراغ چشم و ره انتظار دوست
کحل الجواهری به من آر ای نسیم صبح
زان خاک نیکبخت که شد رهگذار دوست
تو یا معشوقه‌ی من خواهی بود و یا هیچ چیز نخواهی بود.
من و تو نمی‌توانیم دوست باشیم.ما متفاوتیم.آنقدر متفاوت که چیزی جز عشق نمی‌تواند ما را کنار هم‌دیگر نگاه دارد.
پس یا من را دوست بدار تا روزی که هنوز عشقی هست.
و یا من را نبین.
اگه دوست داشتن هامون همراه با احترام نباشه هیییچ ارزشی نداره.
اگه دوست داشتنمون احساس صرف باشه و همراه با آگاهی و شناخت نباشه هیچ ارزشی نداره.
اگه دوست داشتنمون با در نظر گرفتن سلایق و علایق و احساسات طرف مقابلمون نباشه هیچ ارزشی نداره.
اگه دوست داشتنمون رو نتونیم کنترل کنیم و به وابستگی تبدیل بشه هیچ ارزشی نداره.
اگه دوست داشتنمون این طوری باشه دیگه اسمش دوست داشتن نیست.
اسمش خودخواهیه.
حواسمون به واژه هایی که به کار میبریم باشه.
قداست واژه
غزل ای دوست علامه حسن زاده آملی
دارم هوس وصالت ای دوست / دائـم منـم و خیالت ای دوسـت
ایـن مرغ زجــال هــا رهـیــده / افتاده عجب به جالت ای دوست
رنـدی چـو مـرا بـدیـد این حال / گفتا که خوشا به حالت ای دوست
در چـال فتــاده ای ولیــکــن / پـرواز دهـنـد وبالت ای دوست
پــرواز بـرون ز حــد احـصــا / آنی چو هزار سالت ای دوست
دیــده به امیــد ایـن نویــدش / دارم به ره نوالـت ای دوسـت
در خـواب روم مـگـر که بیـنم / باچشم دگر جمالت ای دوست
در وصف تو هرکه را ک
تبریک تولد خاص برای دوست صمیمی از سایت ایندکس وار دریافت کنید.
اس ام اس و جملات تولدت مبارک دوست عزیزم
نامه تبریک تولد جملات زیبای تبریک تولد به دوست خواهر و ام عشقم همسر و مرد زمان تولد برای هر کسی دارای اهمیت خاصی است و این تاریخچه نه فقط برای وجود مرتبط فرد دوست برای تولدتان را صمیمانه تبریک بیان و از الله بخشنده برایتان شادی سلامتی. اقسام نامه خوش برای دوست خالص و جملات احساسی و رمانتیک برای دوست و رفیق اما شادی
نوشته است :
" شنیده اید که میگویند با دوستان خود دوست باش, و با دشمنانت دشمن؟ اما من میگویم که دشمنان خود را دوست بدارید و ﻫﺮ ﻛﻪ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﻟﻌﻨﺖ ﻛﻨﺪ، ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻭ ﺩﻋﺎﻱ ﺑﺮﻛﺖ ﻛﻨﻴﺪ"
" اگر فقط آنانی را که شما را دوست می دارند, محبت کنید, چه برتری بر مردمان پست دارید, زیرا ایشان نیز چنین میکنند ... "
بهارنو شد جهان و هزاران سپاس دوستخرم دلی که به عشق است شناس دوست
از خود عجب ز بهاری چنین لطیفدارم به دل غم نان و هراس دوست
آن بی خرد که به خلقی ستم نمودبیند به کار جهان انعکاس دوست
آن زاهدی که شکم سیر حاکم استاز مصلحت به تن آرد لباس دوست
جاهل کسی که به تقلید زاهدیآرد به لب چو گدا التماس دوست
آزاده باش و به دل غم مخور جهاندر گردش است به حساب از قیاس دوست
#قاسم- رستگاری
فردا شب همتا باید برگرده شهرشون.
داشتم گوجه می شستم برای شام املت درست کنم ، همتا تو پذیرایی بود،
گفتم همتا چای می خوری بزارم؟
 گفت نه دستت درد نکنه.
گفتم دمنوشی چیزی می خوای بگو تعارف نکنی...
گفت نه فقط یچیزی ...
بلند شد بیاد توی آشپزخونه پیشم
انگار خیلی خجالت می کشید با ناخنش ور می رفت و آروم می اومد...
برگشتم گوجه ها رو برداشتم تا اگر چیزی می خواد بگه راحت باشه...
اومد پیشم و گفت بغل می خواد...
همدیگرو بغل کردیم 
گفت ببخشید دیشب و امروز همش همسر پی
موسیقی زنده ش در غیاب اسلام و مسلمین قر داشت. به دوست داشتم میگفتم دقت کن که اگر اسلام دست و پای ماها رو نبسته بود چقدر یکجور دیگری بودیم. خود خواننده هم شنید و خندید چه برسه به دوست که از هر شوخی بی مزه ی من نیم ساعت ضعف میکنه و ریسه میره.
این اولین سفر دونفره ی ماست، مادر و پسری!
سفر به شهر پلها (سی و سه پل، پل خواجو، پل فلزی، پل وحید! و الخ) میرم به دیدار یاران قدیمی،  فوامیل دور، رفقای مومن ارزشی!
اصفهان رو دوست دارم، چون میتونی تو میدون امامش، برای چند ساعتم که شده، از شر بلوای مدرنیته، به کاشیای  مسجد شیخ لطف الله پناه ببری، یا میتونی خود شاه عباس بشی رو تخت عالی قاپو و فارغ از هیاهوی تاج و تخت بشینی به تماشای چوگان بازی، یا شایدم بشی یه زن پوشیه زده ی  عصر صفوی، که اومده واسه
دوست خوب من،
دوست تمامِ روز های من،چطور میتوانی انقدر سخاوتمندانه
ذهن مرا پر از دانش وآگاهی کنی،آگاهی از کیهان وجهان
از انسان ها واین سیستم پیچیده مغزشان،
از تاریخ وفلسفه وهنر و از........
آن هم بدون داشتن هیچگونه انتظاری!
بدون اینکه ترک کنی،زخمی کنی،
وحتی اگر زمانی ناراحتم کردی وتلنگری زدی
بازهم در راه کمک به خودم بوده است..
کتاب
ای دوست خوب وشیرین من؛)
کاش این انسان ها نیز در "جایگاه دوست"
همانند توکه تنها زاده ی تخیل وافکارِ خودشان هستی
شیری
امشب، شهاب مرادی در برنامه سحر شبکه ۱ از طرحش که دادن یک سکه به هر کسی که نام دخترش را خدیجه بگذارد می‌گفت و اینکه در پایان طرح فقط و فقط ۲ نفر به دعوت او لبیک گفته‌اند!گرامیان داشتم فکر می‌کردم اگر دخترمان به اسم خدیجه را در فضای صمیمی خانه "خدیج" صدا کنیم و ذهنیت قبلی‌مان را کنار بگذاریم، خدیجه چندان هم اسم سنگینی بنظر نخواهد رسید.
به هر حال نظر شما چیست؟ حتماً دوست ندارید که نام این بزرگ بانوی اسلام به باد نسیان سپرده شود.
دلم میگه زنگ بزن .پیامک بدم.من که نمی خوام کار خلاف شرع انجام بدم عقلم میگه نه ،اون که جوابت رو نمیده تحولیت نمیگیره
میگه به فکر آیندتم
دروغ می گه به فکر خودشه
اون منو دوست نداره
این دوست نداشتن داره عذابم میده
A دوست داشتنی من
همین همکارم که تو چند پست قبل بابت پیشرفتش کلی خدا رو شکر کردم...!
با مادرش درگیره حساااابی. 
اینطور که تعریف میکنه یه مادر با ناراحتی اعصاب داره که عملا همه بچه های خونه رو فراری داده! 
این بیچاره هم چون دختره و سنش کمه فعلا پناه اورده به کار!
چند روز پیش صخبت میکردیم ناراحت و نالان از اینکه مادرش نمیدونه داره کار میکنه و بهش گفته دارم کلاس میرم ولی فهمیده الان و مانع کار کردنش شده و میگه حق نداری کار کنی. 
اینم چون محیط کارمون براش جذابه و بچه
خانومه تو پارک، در حالی که لیلی هاپو هاپو گویان خودش رو به سگش رسانده و نازش می‌کرد، با لبخند ازمن پرسید که کجایی هستیم.
گفتم: ایران
گفت: پناهنده‌اید؟
گفتم: نه، همراه همسرم آمدیم که اینجا کار می‌کند، برای یک شرکت آلمانی :)
از آنجا که من و لیلی همچنان سگ زیبایش را نوازش می‌کردیم، مکثی کرد و ادامه داد: جالبه شما یا دخترتان با سگ مشکلی ندارین، تا جایی که می‌دونم در کشورهای اسلامی سگ نجس محسوب می‌شود...
گفتم: در تهران، دخترم را می‌بردم مدرسه طبی
میشه آدم یکیو دوست داشته باشه بعد یهو دوسش نداشته باشه؟؟
میشه ندونی دوسش داری اصلا یا نه؟؟؟
میشه گاهی یه نفرو دوست داشت و گاهی حوصله شو نداشت؟؟
میشه یکیو دوست داشته باشی اما صبح تا شب یا حتی یکی دو روز پشت سر هم هیچ خبری ازش نگیری؟؟
میشه یکیو دوست داشته باشی اما با یه اشتباهش کلا ازش بدت بیاد؟؟؟
به نظرم نه!
اگه اینجوری باشه فقط یه معنی داره
اونم اینه که از اولم اون آدمو دوسش نداشتی!
 
متنفرم از بی نتی!
همین الان فیلم جوکرو دیدم و‌ دوست دارم برم نقدهاشو بخونم دوست دارم برم تو اینستا انقدر توی هشتگ جوکر غرق بشم که بمیرم دوست دارم‌ انقدر برم‌ توی اینستاگرام نظرات زیر پست های جوکرو بخونم که مغزم بپاچه روی گوشی.
دوست دارم بتونم برم خود فیلمو دانلود کنم و هزاردفعه ببینمش نه فقط یبار با برنامه ی لنز رو صفحه ی کوچیک موبایل!دوست دارم برم تو سینما جوکرو ببینم.دوست دارم برم هزار تا فیلم دیگه از خواکین فینکس دانلود کنم ببینم دوست دا
چه چیزی را باید دوست داشت. آیا خود را باید همیشه دوست داشت؟! آیا لیوانی که در آن قهوه می نوشید، باید دوست داشت؟! آیا مرگ را باید دوست داشت؟! آیا خدا را باید دوست داشت؟! بنظرم ما همیشه محکوم به دوست داشتن می شویم، برداشت بد نکنید ولی ما مجبوریم خانواده مان را دوست داشته باشیم. آیا می شود خدا را دوست نداشت و ما را بیامرزد؟!من محدثه را دوست دارم و بایدی برای دوست داشتن نبود. اینجور دوست داشتن ها حسی دیگری دارند. تا حالا کسی را دوست داشته اید؟! می خوا
من وقتی در کلاس دوم بودم یک دوست دیوانه ای داشتم که توی مدرسه به آن پروفسور
می گفتند ولی آن در مدرسه همیشه جواب معلمان را میداد من یادم است که در کلاس دوم یکی از بچه ها خورشید ویکی از بچه ها مآه بود و آن دوستم ماه شد خلاصه این داستانی بود که من آن را خیلی دوست داشتم واز آن دوستم ممنونم که هالا بهترین دوست من صدراست و تا الآن که کلاس پنجم هستم دوست عزیز من است و آن الان بیمار است دعا کنید خوب بشود 
 
 
 
دخترم عاشق خانواده شوهرش شده
مادری هستم 40 ساله، دو دختر دارم 18 و 8 ساله. از روزی که دختر بزرگم ازدواج کرده با بی‌احترامی‌های شدید به پدرش و من و حسادت به خواهر کوچکش، باعث ایجاد بی محبتی در خانواده و سبک کردن شوهرش شده است. جوری رفتار می‌کند که انگار خانواده شوهرش از همه بهتر هستند و ما از آن‌ها کمتریم. بدجور عاشق خانواده شوهرش شده است. این روزها دختر کوچکم هم رفتارهای او را الگو قرار داده است و از روزی‌ می ترسم که دختر کوچکم دیگر خانواده خو
ساعت هشت بیخیال حال دلم
 همینجوری ک وایسادی...یهو چشاتو ببندم..
بگم
دوست دارم
دوست دارم
دوست دارم
با تموم بی قراریام دوست دارم
با تموم نفسام دوست دارم
با تموم من دوست دارم
دستمو بردارم از رو چشمات
بوسشون کنم
آروم زل بزنم بهت بگم
دارمت.......
من از آدم ها فقط نگاه کردنشونو میخوام 
گاهی باهم خندیدن ، همدلی های دورادور با اشاره و نگاه
از آدم ها فقط گاهی بودن و رد شدنشون رو میخوام
از آدم ها میخوام که دوربین هاشونو روی من زوم نکنن و بذارن من برای خودم بمونم
از دیدن آدم ها و بچه ها لذت می برم اما برای نگاه کردنشون و مشترک شدن توی یه حال خوب. کوتاه اما دلنشین. مثل یه روز که هوای خوبی داره. مثل یه منظره که حالتو عوض می کنه. 
دوست دارم آقای ماه رو تا سال های دور بعدی با مخلوطی از حس خوشایند ببی
توالی چند رویداد، تصویری از آینده رو در ذهنم ساخت که خیلی دوست داشتنی بود. هرچند فقط تصویر دوست داشتنی بود؛ حسی که بهم می داد، غربت عجیبی داشت. شبیه کسی که همه چیز رو ترک می کرد... حتی خودش رو. غمگین بود... تنها بود... ولی دوست داشتنی بود... 
 
 
❆ دوست داشتنت:
 
دست خودم نیست!جلویش را نمی توانم بگیرمهر جا که باشدفرقی نمی کند!دوست داشتنتاز من سر ریز می شود. #سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)#شعر_کوتاه┏━━━━━━━━━━•┓@ZanaKORDistani63@mikhanehkolop3https://www.instagram.com/zanakordistani?r=nametaghttp://mikhanehkolop3.blogfa.com
 
ساقیا سایه ابر است و بهار و لب جوی
من نگویم چه کن ار اهل دلی خود تو بگوی
 
"حافظ"
 
در آخرین نامه ‌ات از من پرسیده بودیکه چه سان تو را دوست دارم؟عزیزکم،
همچون بهارکه آسمان کبود را دوست دارد.همچون پروانه ‌ای در دل کویریا زنبوری کوچک در عمق جنگلکه به گل سرخی دل داده استو به آن شهد شیرین ‌اش.آری، من این‌گونه تو را دوست دارم.همچون برفی بر بلندای کوهیا چشمه‌ای روان در دل جنگلکه تراوش ماهتاب را دوست داردعزیزکم،آنگونه که خودت را دوست داری،آنگونه
عشقش داشت میخندید بهش بلند بلند قهقه میزد 
مرد از جاش بلند شد اروم گف بسه!
زن ادامه داد بلندتر و بیشتر خندید مرد سمتش اومد و فریاد زد ایوی بسه! 
مرد گلوی زنش فشرد گریه کرد و فریاد زد بسه! 
اونقدر فشار داد که از بی جان تو بغل مرد افتاد.
گریه‌ی مرد شدت گرفت سر زن توی سینه اش فشرد و محکم بغلش کرد و بین هق هق های مردانش مدام میگف "دوست دارم" ...."دوست دارم"..."دوست دارم"
دخترم تو مثل مادرت نباش. کاری نکن که وقتی یکی از شب‌های ١٩سالگیت داشتی آهنگ عربی گوش می‌دادی، احساس پوچی محض کنی و فکر کنی از زندگی تماما عقبی. من این رو برات به تفصیل توضیح می‌دم.
اما نور من، بدون که مادرت یه روز از صبح تا شب تمام انرژی‌ش رو روی این گذاشته‌بود که به این فکر کنه که دوست‌داره دقیقا چندتا از زبان‌های دنیا رو بلد باشه یا چندتا عبارت خودش به دنیا اضافه کنه؟
خب جانم، بیا قبول کنیم همه زبان‌ها پتانسیل همه‌چیز رو ندارن. بهتره که
دخترم تو مثل مادرت نباش. کاری نکن که وقتی یکی از شب‌های ١٩سالگیت داشتی آهنگ عربی گوش می‌دادی، احساس پوچی محض کنی و فکر کنی از زندگی تماما عقبی. من این رو برات به تفصیل توضیح می‌دم.
اما نور من، بدون که مادرت یه روز از صبح تا شب تمام انرژی‌ش رو روی این گذاشته‌بود که به این فکر کنه که دوست‌داره دقیقا چندتا از زبان‌های دنیا رو بلد باشه یا چندتا عبارت، خودش به دنیا اضافه کنه؟
خب جانم، بیا قبول کنیم همه زبان‌ها پتانسیل همه‌چیز رو ندارن. بهتره ک
عصبانی هستم، از خودم.
از سر به زیر بودنم.
از سکوت کردنم.
از قانع بودنم.
از بخشیدنهای پشت سر هم.
از دادن، بدون گرفتن.
آدم وقتی فقط می‌بخشد، فقط دوست می‌دارد، و در زمانی که احتیاج دارد حمایت نمی‌شود، دوست داشته نمی‌شود، تعادلش را از دست می‌دهد.
از این به بعد دوست داشتن‌هایم را هم می‌شمارم.
امشب رفته بودم دانشگاه
دلم میخواست ببینمش
ولی ندیدمش
چون نیومده بود!!!!!! :))
چرا شو نمیدونم لابد داره با سگش وقت میگذرونه. یا مثلا با دوس دخترش.
دلم تنگ شده بود خو
حق ندارم؟؟؟؟؟؟
دوست داشتن شجاعت میخواد نه؟
شاید من شجاعتشو نداشتم
اینایی که عاشق میشن ... قلبشون میشکنه ولی بازم عاشق میمونن ... اینا خیلی شجاعن بنظرم
نمیخوام بگم من نمیتونم ... ولی تا حالا نتونستم که اینجوری ناگهانی عاشق کسی بشم که واقعیه و صدامو میشنوه و منو میبینه. چرا؟ چون یه بزدلم ص
رابطه با دوست دخترم:علاقه و نیاز به برقراری ارتباط با جنس مخالف در هر انسانی وجود دارد.
و این عامل نیز باعث می شود که افراد در زندگی و ازدواج تغییر ایجاد کنند.
در حقیقت، مردان و زنان، یا دختران و پسران، احساسات در مجاورت یکدیگر را جذب می کنند.
رابطه با دوست دخترم
رابطه با دوست دخترماز لحاظ جنسی و احساسی، آنها احساس خاص خود را در دوستی با یک هم جنس خود تجربه نمی کنند.
دوست دارند با جنس مخالف ارتباط برقرار کنند. از لحاظ اعتبار این نیازها و هیجان.
دوست دارم در جمع باشم.دوست دارم در تمام این جمع‌ها باشم.دوست دارم که دوست‌هایی داشته باشم و تنها نباشم.
تلاش می کنم.تلاش می کنم و باز هم تلاش می کنم.
در نهایت روزی موفق خواهم شد.روزی مثل این‌ها می شوم و در آن روز من تنها کسی خواهم بود که می‌دانم رنگم اینجا ناشناخته‌ست.
نه تنها زن دارین، بلکه دوست دخترم دارین و کنارشم چندتا دوست اجتماعی دارین و تعداد زیادی رو هم صرفا میشناسین و باهاشون سلام علیک دارین .
شما خوش مشرب، اجتماعی یا روشن فکر نیستین . هرزه‌این . 
شاید نیمه گمشده منم اون تو باشه . با نیمه گمشده من نپر دیوث . 
جدا از این که هرزه هستین بیاین جور دیگه‌ای به قضیه نگاه کنیم . فک کن یه کیک شکلاتی داری . از نظر من بهترین حالت اینه که خودم تنهایی اون کیک و بخورم ولی شایدم ترجیح بدم کیک و با یکی قسمت کنم . حالا م
همه چیز شکل بهار است. گنجشک ها آواز می خوانند‌‌. خانه به هم ریخته و خالی از فرش است. عطر گوجه پلوی مامان خانه را برداشته. هوای کرمان گرم است. آفتابی است. درخت خرمالو نزدیک به جوانه زدن است. چند روز دیگر خانه مرتب می شود. سین های سفره هفت سین را تهیه می کنیم و باغچه را هرس می کنیم. خودم را در آیینه نگاه می کنم و به امسال فکر می کنم. به امسال که جز دوست داشتنت، سخت و باشکوه دوست داشتنت هیچ نداشت‌‌. اگر دوست داشتنت نبود آبان و دی و بهمن و اسفند را چگو
سلام
27 سالمه و دخترم. دانشجوی ارشدم و به زودی کار میکنم. سنم به عدد زیاده ولی خودم خیلی حسش نمی کنم و به ظاهرمم نمیاد. تا به حال دوست پسری به معنای رابطه عاطفی داشتن نداشتم.
مشکلم اینه که اصلا هیچ میلی به ازدواج ندارم. حس میکنم اگر راه داشت و مشکل اجتماعی برام پیش نمیومد هرگز ازدواج نمی کردم!  البته این حس یکی دو ساله همرامه ولی برعکس در سنین بین 18 تا 25 عاشق ازدواج بودم.
قبلا زن و شوهر میدیدم دلم قنج میرفت ولی الان با خودم میگم خب که چی!، قبلا می
دیشب با خاطره بودم ؛ خواهر رضا ؛ دوست صمیمیم ؛ عجیب بود نه احساس پشیمونی داشتم نه احساس شرمندگی ؛
خوشحال بودم بالاخره از رضا انتقام گرفتم میدونی که ؟ همه این کارا واسه تلافی بود همه داستان از اونجا شروع شد که رضا با دوست دخترم ....
 
 
 
 
داستان اول من با این عنوان فردا منتشر میشه امیدوارم یادت نره به وبلاگم سر بزنی رفیق ممنون
 
 
دختره با دوست پسرش و مادرش اومده دفتر که از دوست پسر قبلی شکایت کند .
هفته دیگه هم نامزدی با دوست پسر جدید بود 
یک نسخه وسیع از روانپزشک معروف شهر هم برای حال بد خودش داشت و راستش دختره ته خیلی چیزها بود 
فکر کردم چطوری می تونه اینقدر زرنگ باشه .یا شاید چقدر بلده ..یا شاید چطوری این قدر خوشبخت و دوست داشتنی است که طرف با علم به تمام اتفاقات عجیب گذشته می خواهد باهاش ازدواج کند . 
پ ن : قیافه اش معمولی بود 
امروز، 19 مرداد 1398 می توانم ادعا کنم بزرگ شدم. وارد بی رحمی های روزگار شدم و سیلی روزگار را چشیدم.
وقتی دخترم، فاطمه، چیزی می خواهد بی برو برگرد برایش فراهم می کنم. گه گاهی گولش میزنم و حواسش را مثلا از لپ تاپ پرت می کنم، اما چیزی که آسیب مستقیمی به او نمی زند، مطلقا برای خودش است. کافی است اراده کند. کودکی یعنی همین. یعنی داشتن چیزهایی که دوست داری. فراهم شدن همه آنچه که در دسترس است.
بزرگ شدن اما یعنی فراق. یعنی از دست دادن چیزی که دوست داری، به خ
مگه میشه آدم , خدا رو دوست داشته باشه 
ولی کارایی کنه که خدا دوست نداره؟!

آره میشه 
چرا نشه؟!
من یکیو میشناسم که خیلی رفیقشو دوست داره 
اما همش کارایی میکنه که رفیقش دلخور میشه 
بعدش ازش معذرت خواهی میکنه 
و به شدت هم همدیگه رو دوست دارن!
قبول دارم که 
اگه عالم و عاقل برخورد کنه 
عزیزتره 
اما مییییشه 
باور کنید.

اونم خدایی که ستارالعیوبه 
خدایی که از مادر مهربون تره
خدایی که درِ توبه رو برا همین باز گذاشته
خدایی که سرزنش خطاهارو به سر بنده اش
آدم ها گاهی دوست دارند قدم بزنندو به هزار فکرِ نکرده بپردازند !بعد باران بزندو اصلا نفهمند کِی خیس شده اند ...آدم ها دوست دارند دیوانه باشند !آهنگِ مورد علاقه شان را رویِ جدولِ کنارِ خیابان بلند بلند بخوانند ...هوا را با تمام جدول مندلیفش نفس بکشندو از تهِ دل بخندند ...چند شاخه گل بخرند ، ساقه یِ آن را کوتاه نکنند و معتقد باشند همینجوری اش هم خیلی دوست داشتنی تر است ...سیبِ قرمز را با تمامِ وجود گاز بزنند که ترکش هایش بپرد اینور و آنور !آدم ها ، خیل

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها